هانتر (به معنی شکارچی) کسي است که برای انجام عمليات خطرناک به تمام نقاط دنيا سفر میکند. در اعماق سرزمينهای ناشناخته و برای به دست آوردن گنجينههای مخفي. «گون» پسر يک هانتر است که مدت زیادی است پدرش ناپديد شده است. او معتقد است اگر راه پدرش را ادامه بدهد، میتواند بالاخره او را پيدا کرده و به خانه بازگرداند. گون به محض اين که پا به سن 12 سالگي میگذارد، خانه را به قصد شرکت در آزمون انتخاب هانتر ترک میکند، آزمونی پر از امتحانات مرگبار. در اين سفر او سه دوست صميمی پيدا میکند. «کوروپيکا» مشتاق گرفتن انتقام، «لئوريو» دکتر و «کيلوا» آدمکش سابق. هر 4 نفر آنها برای عبور از مراحل سخت اين امتحان با يکديگر همکاری میکنند.