
«این گروه به یه جادوگر بیعرضه که فقط جادوی پشتیبانی بلده نیاز نداره. اخراجی، الک ایگرِت!» با همین جمله، الک، جادوگر دربار که به گروه شاهزاده پیوسته بود تا در تسخیر سیاهچالها کمکش کنه، از گروه بیرون انداخته میشه. اما شاهزاده به همین قانع نمیشه و با آزار و اذیت، کاری میکنه که الک حتی از قصر سلطنتی هم تبعید بشه. درست زمانی که همهچیز از کنترلش خارج شده، یکی از دوستان قدیمیاش از آکادمی جادو سراغش میاد: «هی، الک. نمیخوای دوباره با ما بری سراغ سیاهچالها؟» الک، که حالا از دربار رانده شده، دوباره همراه دوستان قدیمیاش راهی سفری تازه میشه—سفری که آغازگر افسانهای جدید است. چهار سال بعد، گروهی که به «دورهی ماندگار» معروف شد، نامش در سراسر دنیا پیچید...

قسمت ۶ زورو از لوفی اما از مناطق محروم