یوکی تاناکا، برده مزدبگیر سابق بیست ساله، اکنون در میان آیدولهای خود کار میکند: استریمرهای لایو آن، یکی از برترین شرکت های وییوتیوبری ژاپن. او به عنوان آوایوکی کوکورونهی زیبا و مودب، فقط محتوای خانمانهای را ارائه میدهد. متأسفانه، تعداد دنبال کنندگان و پس انداز او در پایینترین حد ممکن است. یک روز بعد از ظهر، بعد از اینکه یوکی فکر میکند استریمش را به پایان رسانده است، در حین تماشای آرشیو ویدیوی لایو آن، چند آبجوی سرد باز میکند و جوکهای زمختی میگوید. اما بینندگان او همه چیز را میشنوند و کلیپهای مست او یک شبه در فضای مجازی وایرال میشود. یوکی فکر میکند حرفهاش به پایان رسیده است... تا اینکه مدیرش میگوید که همه در لایو آن تمام مدت منتظر این لحظه بودهاند و به او اجازه نوشیدن در استریم را میدهد. او حالا که از نقش دختر پاکی که بازی میکرد رها شده است، مستقیماً وارد شخصیت "مست و زمخت" خود میشود و همکارهای لایو آن و وییوتیوبر، که اندازه او دیوانه هستند، از او استقبال میکنند! با توجه به افزایش سرسام آور بینندگان و درآمد او، برای اولین بار در زندگی یوکی، دارد به او خوش میگذرد!