
هیراگی اوتنا همیشه به دختران جادویی الهام گرفته و فانتزی تبدیل شدن به یک قهرمان جذاب که با شرارت مبارزه میکند را داشته است. بنابراین، وقتی یک فیگور عروسک مانندی شبی به او نزدیک میشود و ادعا میکند که قدرت جادویی خفته درون او وجود دارد، از شوق و هیجان میلرزد. اما رویای رنگین او بهزودی به شکل طنازانهای در یک تغییر رویداد شکسته میشود وقتی که تبدیل به یک شرور میشود! او علاقهای به همکاری با نیروهای شرارت ندارد و سعی میکند زمانی که یک گروه از دختران جادویی ظاهر میشوند و جنگ اعلام میکنند، شروران را ترک کند.
احترتم وارد میشود